English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4100 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
audible U آنچه قابل شنیدن است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
audio U مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
Other Matches
audible U قابل شنیدن
inaudible U غیر قابل شنیدن
beeped U صدای اخطار قابل شنیدن
beeping U صدای اخطار قابل شنیدن
beep U صدای اخطار قابل شنیدن
beeps U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeped U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeping U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeps U صدای اخطار قابل شنیدن
bleep U صدای اخطار قابل شنیدن
bell character U کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
removable U آنچه قابل جابجایی است
chargeable U آنچه قابل شارژ است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
alterable U آنچه قابل تغییر است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
extensible U آنچه قابل گسترش است
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
controllable U آنچه قابل کنترل است
flexible U آنچه قابل تغییر است
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
visible U آنچه قابل دیدن است
variable U آنچه قابل تغییر است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
computable U آنچه قابل محاسبه است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
convertible U آنچه قابل تبدیل است
variables U آنچه قابل تغییر است
transportable U آنچه قابل حمل است
movable U آنچه قابل حرکت است
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
available U آنچه قابل دستیابی یا خرید است
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
alternative U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
users U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
user U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
alternatives U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
selectable U آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
relocatable U آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
listened U شنیدن
listen U شنیدن
listening U شنیدن
hear U شنیدن
listen U شنیدن
listens U شنیدن
hears U شنیدن
hear U شنیدن
at hearing it U از شنیدن ان
mishearing U عوضی شنیدن
rehear U دوباره شنیدن
mishear U عوضی شنیدن
turn a deaf ear to <idiom> U ممانعت از شنیدن
he was pleased to hear it U از شنیدن ان خوشنودشد
mishears U عوضی شنیدن
misheard U عوضی شنیدن
To have a nice chit - chat. To exchange banters and repartees. U گل گفتن وگه شنیدن
overhearing U از فاصله دور شنیدن
overheard U از فاصله دور شنیدن
overhear U از فاصله دور شنیدن
to smell something burning U بوی سوخته شنیدن
overhears U از فاصله دور شنیدن
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
to gain any ones ear U کسیرا اماده شنیدن حرفی
Hear it on the grapevine <idiom> U [شنیدن شایعه در مورد شخصی یا چیزی]
In at one ear and out at the other . <proverb> U از یک گوش شنیدن و از یکى دیگر بدر کردن .
drown out <idiom> U سروصدای زیاد براه انداختن وقادر به شنیدن نبودن
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
flash to bang time U زمان بین دیدن برق دهانه توپ تا شنیدن صدای انفجارگلوله
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
used U آنچه جدید نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
authentic U آنچه درست است
exclusive U آنچه شامل نمیشود
contiguous U آنچه اثر می گذارد
auxiliaries U آنچه کمک میکند
auxiliary U آنچه کمک میکند
protective U آنچه حافظت میکند
producing U آنچه تولید میکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
lightweight U آنچه سنگین نیست
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
constants U آنچه تغییر نمیکند
knowledge U آنچه دانسته است
constant U آنچه تغییر نمیکند
incoming U آنچه از خارج می آید
biased U آنچه اریب دارد
lightweights U آنچه سنگین نیست
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
requirements U آنچه مورد نیاز است
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
approximating U آنچه تقریبا درست است
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
availability U آنچه به آسانی بدست آید
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
finished U آنچه کامل شده است
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
distant U آنچه در محلی قرار دارد
malfunction U آنچه کامل کار نکند
efficient U آنچه که خوب کار میکند
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
third U آنچه بعد از دومین می آید
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
round U آنچه در دایره حرکت میکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
malfunctions U آنچه درست کار نکند
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
pre U آنچه قبلا توافق شده است
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
heuristic U آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
Recent search history Forum search
1frangible
1due amount
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1after all
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
2Rowdy
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com